About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
داشتم برای خودم "جان مریم" میخوندم. تنهای تنها. ی...
راه آب خیلی به درد میخوره. مث دیشب که گیر کردم به...
گم میکنیش دست آخر! اون وخ من میمونم و این قلک بی...
هایکو در آغوش میگیرمش، هم چنان که در آغوشم میگی...
فقط یکی دیگر مانده بود، یکی دیگر و تمام. خواست تا ...
تمام روز رو بهت گیر داده باشن سر چیزای مزخرف، کلاف...
هایکو میلرزم از خنکای آب تنی بیهنگام؛ ماه هم ا...
"این جمله به طرز ترحم برانگیزی دلتنگه". وقتی یکی ب...
هایکو میشمارم بوسههای بیشماری را که میگیرند ش...
طعم گس چاي نميشه همين جور از جلوي درش رد شد. باي...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Friday, October 17, 2003
یه درس توی Look, Listen & Learn بود که یه آقایی داشت پودر لباسشویی (فک کنم!) میفروخت و سه تا اندازه داشت که یکیشون "Large" بود. حالا راه آهن ایران ام قطار "درجه 1" داره!
ایلیا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
11:07
<< خانه
<< خانه