About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
گم میکنیش دست آخر! اون وخ من میمونم و این قلک بی...
هایکو در آغوش میگیرمش، هم چنان که در آغوشم میگی...
فقط یکی دیگر مانده بود، یکی دیگر و تمام. خواست تا ...
تمام روز رو بهت گیر داده باشن سر چیزای مزخرف، کلاف...
هایکو میلرزم از خنکای آب تنی بیهنگام؛ ماه هم ا...
"این جمله به طرز ترحم برانگیزی دلتنگه". وقتی یکی ب...
هایکو میشمارم بوسههای بیشماری را که میگیرند ش...
طعم گس چاي نميشه همين جور از جلوي درش رد شد. باي...
هایکو کسی گذشت. سایهی من بود اما ایلیا
خسته شدهام دیگر. دل از خانه بیرون رفتن را ندارم. ...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Sunday, October 05, 2003
راه آب خیلی به درد میخوره. مث دیشب که گیر کردم بهش، وگرنه افتاده بودم تو چاه...
ایلیا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
23:54
<< خانه
<< خانه