About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
هایکو در آغوش میگیرمش، هم چنان که در آغوشم میگی...
فقط یکی دیگر مانده بود، یکی دیگر و تمام. خواست تا ...
تمام روز رو بهت گیر داده باشن سر چیزای مزخرف، کلاف...
هایکو میلرزم از خنکای آب تنی بیهنگام؛ ماه هم ا...
"این جمله به طرز ترحم برانگیزی دلتنگه". وقتی یکی ب...
هایکو میشمارم بوسههای بیشماری را که میگیرند ش...
طعم گس چاي نميشه همين جور از جلوي درش رد شد. باي...
هایکو کسی گذشت. سایهی من بود اما ایلیا
خسته شدهام دیگر. دل از خانه بیرون رفتن را ندارم. ...
شمال رفتن هول هولكي و الكي الكي آخه اصلا خوش ميگذ...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Thursday, October 02, 2003
گم میکنیش دست آخر!
اون وخ من میمونم و این قلک بیچاره و هوس هر شبی گوش دادن به صداش...
ایلیا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
23:46
<< خانه
<< خانه