About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
کرم کوچک به خود گفت: "چه دنیای بزرگی!" و در امتداد...
هایکو شاخههای بیدی که به زمین نمیرسند؛ دلتنگم. ...
نترسیها! حالا کچل کفتربازت را گرفتهاند و میخواه...
همهشان عین هماند. تا حالا یک جفتشان را دیدهای ک...
مسخره نیس که دلت اندازهی همهی دنیا گرفته باشه، د...
نمردیم و وبلاگ ما رو ام بستن! آخه یه کاری بکنین که...
تازه میشود آرزوی زودباور رسیدن هر صبح دم ایلیا
با شیطونی میگه "گوشتو بیار جلو تا بهت بگم" تا گوش...
حالا که چه؟ یعنی همین شادی کودکانهی ما - آن هم جس...
حاجی بهم گفته بود سرتو بپا، کلاتو محکم بچسب. حاجی ...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Thursday, July 31, 2003
شمال رفتن هول هولكي و الكي الكي آخه اصلا خوش ميگذره؟!
ايليا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
00:10
<< خانه
<< خانه