About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
نمردیم و وبلاگ ما رو ام بستن! آخه یه کاری بکنین که...
تازه میشود آرزوی زودباور رسیدن هر صبح دم ایلیا
با شیطونی میگه "گوشتو بیار جلو تا بهت بگم" تا گوش...
حالا که چه؟ یعنی همین شادی کودکانهی ما - آن هم جس...
حاجی بهم گفته بود سرتو بپا، کلاتو محکم بچسب. حاجی ...
هايكو خستگي و دلتنگي. بر چمنهاي مرطوب نشسته ام، ...
امروز، تمام مدت زير پوستم مورمور مي كرد. باور كن خ...
بهش گفتم دوست ندارم. اونم برگشت بغلم كرد، انقد بوس...
یه ته استکان دیگه انداخت بالا. پاتیل پاتیل بود. چش...
اینا رو خونده، برگشته میگه تو disturbed ای! میگه...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Thursday, July 17, 2003
مسخره نیس که دلت اندازهی همهی دنیا گرفته باشه، دلت اندازهی همهی دنیا تنگ باشه، اون وخ هیچی گفتنت، نوشتنت نیاد؟
شاید خیلی رومانتیک و حال به هم زن باشه، ولی آخه از یه آدم مست چه انتظاری داری؟ از یه مست ملول، ملول، ملول...
ایلیا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
23:53
<< خانه
<< خانه