About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
بهش گفتم دوست ندارم. اونم برگشت بغلم كرد، انقد بوس...
یه ته استکان دیگه انداخت بالا. پاتیل پاتیل بود. چش...
اینا رو خونده، برگشته میگه تو disturbed ای! میگه...
داری اینو میخونی؟
تو نمیتونی بفهمی ترس از چشاش یعنی چی. حتی نمیتون...
شکوفههای بادام را گریزی از بهار نیست، مرا از عشق ...
همین جور که نگاش میکردم و نگام میکرد، بهش گفتم "...
بهش گفتم "کدومو میگی؟" گفت "همونی که دامنش چین دا...
بخورید همدیگه رو، بخورید... تنها راهش همینه، نه؟ ...
من چت نیستم. چت نیستم. چت نیستم. چت نیستم. . . . ...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Sunday, June 29, 2003
امروز، تمام مدت زير پوستم مورمور مي كرد. باور كن خيلي احساس مزخرفيه. نميدونم. نكنه باز يكي رفته تو جلدم؟ ممكنه ام يكي داره بيرون ميآد. خبر ندارم.
ايليا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
23:03
<< خانه
<< خانه