About Me

My Photo
Name: Ilia
Location: Tehran, Iran

View my complete profile

Recent Posts

  • فقط یکی دیگر مانده بود، یکی دیگر و تمام. خواست تا ...
  • تمام روز رو بهت گیر داده باشن سر چیزای مزخرف، کلاف...
  • هایکو می‌لرزم از خنکای آب تنی بی‌هنگام؛ ماه هم ا...
  • "این جمله به طرز ترحم برانگیزی دلتنگه". وقتی یکی ب...
  • هایکو می‌شمارم بوسه‌های بی‌شماری را که می‌گیرند ش...
  • طعم گس چاي نمي‌شه همين جور از جلوي درش رد شد. باي...
  • هایکو کسی گذشت. سایه‌ی من بود اما ایلیا
  • خسته شده‌ام دیگر. دل از خانه بیرون رفتن را ندارم. ...
  • شمال رفتن هول هولكي و الكي الكي آخه اصلا خوش مي‌گذ...
  • کرم کوچک به خود گفت: "چه دنیای بزرگی!" و در امتداد...

Links

  • راز
  • آفتاب می‌شود
  • نغمه‌های من
  • بال

Powered by Blogger

Get Firefox!

Get Thunderbird!

Reticent Words

Wednesday, September 24, 2003

هایکو

در آغوش می‌گیرمش،
هم چنان که در آغوشم می‌گیرد
باد پاییزی

ایلیا

نوشته شده به وسیله‌ی Ilia در 23:32


<< خانه