About Me

My Photo
Name: Ilia
Location: Tehran, Iran

View my complete profile

Recent Posts

  • چقد برج زهرمار زیاد شده. سر کار می‌ری، برج زهرمار ...
  • هايکو گريه مي‌کنم دلتنگي بچه‌گانه‌ام را در آب. آب...
  • یه درس توی Look, Listen & Learn بود که یه آقایی دا...
  • داشتم برای خودم "جان مریم" می‌خوندم. تنهای تنها. ی...
  • راه آب خیلی به درد می‌خوره. مث دیشب که گیر کردم به...
  • گم می‌کنیش دست آخر! اون وخ من می‌مونم و این قلک بی...
  • هایکو در آغوش می‌گیرمش، هم چنان که در آغوشم می‌گی...
  • فقط یکی دیگر مانده بود، یکی دیگر و تمام. خواست تا ...
  • تمام روز رو بهت گیر داده باشن سر چیزای مزخرف، کلاف...
  • هایکو می‌لرزم از خنکای آب تنی بی‌هنگام؛ ماه هم ا...

Links

  • راز
  • آفتاب می‌شود
  • نغمه‌های من
  • بال

Powered by Blogger

Get Firefox!

Get Thunderbird!

Reticent Words

Sunday, October 26, 2003

آتیش دلتو
مگه تو زیرسیگاری خاموش کنی
که بی معرفت شده
هر چی آتیش بیار معرکه س

بتکون اون لامصبو
دستت سوخت...

ایلیا

پ.ن: می دم این دستم ... ( ;

نوشته شده به وسیله‌ی Ilia در 01:14


<< خانه