About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
هايکو گريه ميکنم دلتنگي بچهگانهام را در آب. آب...
یه درس توی Look, Listen & Learn بود که یه آقایی دا...
داشتم برای خودم "جان مریم" میخوندم. تنهای تنها. ی...
راه آب خیلی به درد میخوره. مث دیشب که گیر کردم به...
گم میکنیش دست آخر! اون وخ من میمونم و این قلک بی...
هایکو در آغوش میگیرمش، هم چنان که در آغوشم میگی...
فقط یکی دیگر مانده بود، یکی دیگر و تمام. خواست تا ...
تمام روز رو بهت گیر داده باشن سر چیزای مزخرف، کلاف...
هایکو میلرزم از خنکای آب تنی بیهنگام؛ ماه هم ا...
"این جمله به طرز ترحم برانگیزی دلتنگه". وقتی یکی ب...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Monday, October 20, 2003
چقد برج زهرمار زیاد شده. سر کار میری، برج زهرمار اعظم یقهات رو میگیره. میری دانشگاه، با انواع و اقسام برجهای زهرمار برخورد میکنی. وقتی ام بر میگردی خونه یه چن تا برج زهرمار سنتی هستن که احساس خلأ نکنی تو این زمینه...
ایلیا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
23:34
<< خانه
<< خانه