About Me
Name:
Ilia
Location:
Tehran, Iran
View my complete profile
Recent Posts
از حرصم، هر چی برگ سفید توی دفترم بود به هم چسبوند...
بهت بگم که یه ولگرد تنها که تا حالا هزار بار روی س...
هایکو اتاق درهم و برهم ویرانهی بازمانده از آخرین...
هایکو یک ستاره چنین تنها و لرزنده، برای تمامی آسم...
وقتی تنهام سرمو میذارم روی بالشمو خواب میبینم که...
هایکوی خستگی چراغهای بدقیافه به سرعت از کنارم می...
حالا تو هم بزن چنان که سقف کاهگلي خانهام بر سرم ...
هایکو گرماگرم سخن نگاه میکنم انگشتانت را، کودکان...
- مشتتو باز کن ببینم! واسهی چی آخه دستتو بستی؟ دس...
کبریت را با دود سیگار خاموش کرد و پرتش کرد طرف سطل...
Links
راز
آفتاب میشود
نغمههای من
بال
Reticent Words
Saturday, February 07, 2004
آروم بخوابی :* :)
ایلیا
نوشته شده به وسیلهی Ilia در
23:28
<< خانه
<< خانه