Saturday, December 13, 2003

- مشتتو باز کن ببینم! واسه‌ی چی آخه دستتو بستی؟
دستشو که باز کرد، کف دست کوچولوش یه زخم کوچولوتر شده بود ولی صداشو نمی‌خواس دربیاره.
واسه‌ی همین ام ازش نپرسیدم که با دستش چیکار کرده. دستشو بوسیدم که خوب شه و محض اطمینان یه چسب کوچولو ام زدم.
وقتی داشت می‌رفت به علامت قدرشناسی از این که نپرسیدم چه غلطی کرده یه دونه بوس گنده‌ام کرد و سرشو انداخت پایین و رفت پی کارش!

ایلیا